وقتی که مرا دور می زنی ؛
یادت باشد که
عشق را در میدان من آموختی ….
دوباره به من خواهی رسید ،
شک نکن
به کدامین گناه ناکرده.. تازیانه می زنی بر اعتمادم زیر پایم را زود خالی کردی . سلام پر مهرت را باور کنم.یا پاشیدن زهر نا مرديت را
خنجری از پشت در قلبم فرو رفت پشت سرم را نگاه کردم .. کسی جز تو نبود محبت به نامرد ، كردم بسي محبت نشايد به هر نا كسي تهي دستي و بي كسي درد نيست كه دردي چو ديدار نامرد نيست
ترکت میکنم ، تا هر سه راحت شویم ! من ، تو و رقیبم !
من از قید تو ، او از قید من و تو از قید خیانت . . . حداقل اگر خیانت کردی و رفتی آنقدر انسان باش که بگی خیانت کردم ، نگو تو بد بودی !
می دانی ؟!
دلم یک آمدن می خواهد ، بی هیچ رفتنی و یک همدم که خیانت نداند ! گمان کردم که با من همدل و همراه و همدردی ، به مردی با تو پیوستم ندانستم که نامردی
نفرین به توی نامرد که با زیباترین نقاب به چهره رفیق درامدی. نفرین بر آن مرامی که اینگونه به اعتمادم خیانت کرد نمیبخشمت
نظرات شما عزیزان:
شاید دست هایت را
در جیب هایم جا گذاشته اى
که همیشه در میان آن
به دنبال چیزى مى گردم…!!!
.gif)
?-†?êmê§ |